یادگاری برای تو
هر چی که گذشت
کابوس شب...
دیشب خوابی دیدم که دگر مقدس نبود ،مانند دگر خوابها رویا نبود...
بلکه یک کابوس هزاره بود،کابوسی که مرا در فکر و خیال و توهمات رها
کرده ،کابوسی تلخ که با هیچ قطره محبتی از دور کلامی هم شیرین
نمیشود ،مگر اینکه دستان گرم تو را بگیرم و در شیرینی نگاهت سیر نگاه
کنم.
Power By:
LoxBlog.Com |